Monday, December 8, 2008

داستان سکس من و خواهر خوشگلم


من یه خواهر دارم به اسم پرستو که 24 سالشه و 5 سال از خودم بزرگتره و تو فامیل ما به خوشگلی و جذابی معروفه که بعد از اینکه با سکس ضربدری آشنا شدم نظرم به طور کلی نسبت بهش عوض شد و دیگه هر وقت نگاش میکردم حشری میشدم . بذارید اول یه کم از پرستو براتون بیشتر بگم
پرستو خیلی سفید و خوشگل و خوش هیکله با سینه های 75 و قد 166 وزن هم 57 کونش هم تقریبا بزرگه
من یه مدت خیلی طولانی کارم این بود که وقتی پرستو خونه نیست برم سر لباساش و شرتو کرست هاش رو بو کنم
از این کار واقعا لذت میبردم و حتی گاهی جق میزدم و آبمو میریختم رو شرتاش
بعدا فهمیدم که انگار پرستو متوجه شده که من اینکار رو میکنم اما به روی خودش نمیاورد
منم وقتی دیدم که پرستو اهمیتی نمیده دامنهء فعالیتم رو گسترش دادم و دیگه گاهی حتی وقتی پرستو خونه بود هم میرفتم سر لباساش
یه بار آبمو ریختنم رو شرتش گذاشتمش تو کشوی لباساش و از اتاق رفتم بیرون بلافاصله بعد از من رفت تو اتاق و بعد چند ثانیه منو صدا کرد و من رفتم تو اتاق پیشش
تا رفتم تو اتاق بهم گفت این بویه چیه؟؟؟ منم که از ترس رنگم پریده بود گفتم نمیدونم , خندید و رفت در کشوی لباساش رو باز کرد و شرتشو برداشت و آورد
گفت : نمیدونم چی بهت بگم به خدا!!! بگیر یرو بشورش
گفتم باشه واین کارو کردم
بعد رفتم تو اتاقم و نشستم به فکر کردن . به خودم گفتم یا از اول نمیرفتی جولو یا حالا که رفتی تا آخرش برو
فردا شبش بابام و مامانم رفتن خونهء دوست بابام و گفته بودن که شب نمیان

من اون شب کلی رو مخ پرستو کار کردم که بذاره پیشش بخوابم آخه تختش هم دو نفرس و اون هم بعد از کلی خواهش و التماس من قبول کرد
خوابیدیم و شب به خیر هم گفتیم , بعد از نیم ساعت فکر کردم که پرستو دیگه خوابش برده و شروع کردم به مالوندن بازوهاش(اون به سینه خوابیده بود) و کم کم از آستین لباسش دستم رو بردم تو بلیزش و شروع کردم به مالیدن سینه هاش و اون هم صداش در نمیومد
میدونستم که خودشو زده به خواب پس دستم رو از بلیزش دراوردم و بردم طرف کونش , دستم رو کردم تو شرتش و انگشتمو گذاشتم رو سوراخ کونش , باورم نمیشد و قلبم داشت سینمو پاره میکرد
در همون حال که انگشتم رو سوراخ کونش بود از بیرون صدای در اومد
چیزی که اصلا انتظارش رو نداشتم... آره بابام و مامانم اومدن
منم انگشتموفشار دادم رو سوراخش و اون یه آه خیلی آروم کشید و دستمو از شرتش در آوردم و زود خودمو زدم به خواب که مامانم اینا چیزی نفهمن
از خوشحالی داشتم بال در میاوردم
اون شب گذشت و چیزی حدود 2 هفته بعدش صبح ساغت 7 بود که مامانم و بابام رفتن مبل بخرن و من هم داشتم چت میکردم و پرستو هم خواب بود
به محض این که مامان و بابام رفتن من کامپیوتر رو خاموش کردم و رفتم سراغ پرستو
شلوارمو در آوردم و رفتم تو بالای سرش و همونطور که خواب بود سر کیرم رو که حسابی شق شده بود مالوندم رو لباش
یه خرده که مالوندم به لباش دهنش رو باز کرد و من کیرم رو کردم تو دهنش
چشماش رو باز کرد و شروع کرد به ساک زدن من که میترسیدم قبل از کردن کسش آبم بیاد از دهنش کشیدم بیرون و اول لختش کردم
بعد سینه هاشو خوردم و مالوندم تا حسابی حشری بشه
بعد خودش دراز کشید رو تخت و پاهاشو باز کرد تا من بکنم تو کسش
منم کیرم رو گذتشتم رو کسش و آروم آروم فشار دادم تو , صدای آه و اوهش هنوز تو گوشمه
تا ساعت 11 با هم حال کردیم که بابام و مامانم اومدن








افتتاحیه

سلام به همهء دوستان

از این به بعد داستانهای داغ سکس ضربدری مینویسم که از همتون تقاضا دارم بخونین و نظر بدین

مرسی...